ویژگیهای مدیر موفّق از دیدگاه امام علی (ع)
شایستگی:
امام علی (ع) که تربیت یافته مکتب قرآن و پیامبر اکرم (ص) است، به شایستهسالاری در
نظام مدیریتی اعتقاد دارد «ای مردم همانا سزاوارترین مردم به امر خلافت و رهبری
امت تواناترین بر اداره آن و دانا به فرمان خداوند در فهم مسائل است.» و نیز میفرماید:
«آن کس که از عهده امور بدرستی برآید، شایستگی ولایت و رهبری دارد.»
آن حضرت در نامهای خطاب به مالک اشتر ملاکهای گزینش کارگزاران را بیان میفرماید،
از جمله اصالت مذهبی و خانوادگی، تقوا؛ شرم، حیا و حزم و نکته مهمی که امام در این
گزینش به آن اشاره میکند «کسانی را برگزین که در اسلام پیشگامتر بودهاند.» در
جای دیگر میفرمایند: «بر انسانهای کسل در کارهایت تکیه نکن و باز میفرمایند:
«ای مالک!باید برای هر کدام از کارهایت یک رئیس انتخاب کنی، رئیسی که کارهای مهم
او را مغلوب نسازد و کثرت کارها او را پریشان و خسته نکند.»
وفای به عهد:
وفای به عهد از اوصاف فطری انسانها و پیمانشکنی از ویژگیهای بارز منافقان است.
مولی الموحدین (ع) در عهدنامه مالک اشتر وفای به عهد را از مهمترین فرایض خدایی
میداند.
«اگر پیمانی بین تو و دشمن منعقد گردید یا در پناه خود او را امان دادی، به عهد
خویش وفادار باش و بر آنچه به عهده گرفتی امانتدار باش و جان خود را سپر خود
گردان! زیرا هیچ یک از واجبات الهی همانند وفای به عهد نیست.
تواضع:
انسانهای متواضع هر چه درخت وجودشان پربارتر گردد، متواضعتر میشوند. خداوند در
تبیین این صفت مدیریتی خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «ای
پیامبر! در مسند مدیریت و رهبری بالت را برای مومنان و پیروانت فرود آور.»
امیر مومنان نیز در خصوص رعایت این اصل اخلاقی که ضامن اجرای ضوابط در مسند مدیریت
است، میفرماید: «زینت بزرگواری، تواضع و فروتنی است.»
ـ «بر تو باد فروتنی! پس همانا فروتنی از بزرگترین عبادتهاست.»
ـ «راه رفتنشان فروتنانه است.»
مشورت:
قرآن صریحا به پیامبر اکرم (ص) دستور میدهد، که در برنامهریزی اجرای احکام و
امورات با مردم مشورت کن «با آنها در کارها مشورت کن اما هنگامی که تصمیم گرفتی
بر خدا توکل کن.»
امیرالمومنین (ع) در این باره میفرماید: «کسی که از آرای گوناگون استقبال کند،
لغزشگاهها را خواهد شناخت.» و در جای دیگر میفرمایند: «افکار مختلف را با یکدیگر
مقایسه کنید؛ راه صحیح از آن به دست خواهد آمد.»
مشارکت:
امیرالمومنین در نامهای به فرماندارش ـ عثمان بن حنیف ـ بخاطر شرکت در میهمانی
شامی که فقرا از آن مجلس رانده شده بودند، میفرماید: «آیا قناعت کنم به این که
مردم مرا امیرالمومنین بگویند در حالیکه در سختیهای روزگار و تلخیهای آنان با
آنان شریک نباشم؟» در خطبهای دیگر نیز بیان فرمودهاند که مدیران و حکام باید با
جلوگیری از اسراف و تجملپرستی، مشارکت و همدلی خود را با فقرا و نیازمندان سازمان
تحت اداره خود اعلام کنند.
برنامهریزی:
پیامبر (ص) نیز به ابن مسعود توصیه میکند که «هر گاه کاری را انجام دادی، از روی
علم و عقل انجام بده و از عمل بدون تدبیر و علم دوری کن که خداوند جل جلاله میفرماید:
همانند کسی نباشید که بافتهاش را بعد از اینکه محکم گردانید از روی جهل باز میکند.»
علی (ع) میفرمایند:
«بقای مناصب و دولتها مربوط به برنامهریزی و چارهاندیشی در امور میباشد.»
«ظرافت و دقت در برنامهریزی بهتر از امکانات است.»
«با برنامهریزی نیکو، فقر (و کمبود امکانات) وجود نخواهد داشت.»
«[امکانات] کمی که با تدبیر مورد استفاده قرار گیرد، از [امکانات] بسیاری که با
اسراف همراه باشد ماندگارتر است.»
«برنامهریزی خوب، مال [امکانات] کم را افزایش میدهد و برنامهریزی بد اموال او
[امکانات] زیاد را از بین میبرد.»
«کسی که از آرای گوناگون آگاه نباشد چارهاندیشی نتواند و برنامهریزی او را خسته
خواهد کرد.»
«آبادانی دولتها به تحقق برنامهریزی و چارهاندیشی آنهاست.»
«کسی که چارهجویی و برنامهریزی را رها کند، گرفتار شداید میشود.»
قدرت تصمیمگیری:
امیرالمومنین (ع) در این باره میفرماید:
«هنگامی که تصمیم با دقت همراه شود، سعادت کامل میشود.» «در کارها فکر کن، به
محکم کاری دست خواهی یافت. پس هنگامی که امور برایت روشن شد، تصمیم بگیر.»
«اندازه بگیر سپس قطع کن، فکر کن و سپس سخن بگو، واضح کن و سپس عمل کن.»
قاطعیت:
به معنی فیصله دادن به امور و حل مشکلات است. این امر با لجبازی و یکدندگی تفاوت
دارد. برخی قاطعیت را پافشاری بیش از حد و «عدم انعطافپذیری» و برخی دیگر آن را
سختگیری میدانند. امیرالمومنین (ع) در این خصوص میفرماید: «فشار و سختگیری پستی
است.» قاطعیت دارای دو نمود مهم است: یکی یافتن تصمیمی کارساز و کامل، دیگری ابراز
تصمیم قاطع و بدور از شک و تردید
ممانعت از شتابزدگی
امام علی (ع) میفرماید: «از شتابزدگی در امور قبل از رسیدن وقت آنها یا غرق شدن
در آنها هنگام امکانشان یا لجاجت در آنها هنگامی که پیچیده شدند و یا سستی در آنها
هنگامی که روشن شدند بپرهیز؛ پس هر چیزی را در جای خویش قرار ده و هر امری را به
وقت خود انجام ده.»
و ایشان در بیان ویژگی مالک اشتر میفرماید: «مالک اشتر کسی است که بیم نمیرود
سستی به خرج دهد، یا لغزشی پیدا کند و یا در جایی که سرعت گرفتن شایسته است، کندی
نماید و یا جایی که کندی سزاوارتر است، سرعت گیرد.»
تقسیم کار:
در تئوری حضرت امیر (ع) تقسیم کار یکی از مبانی و اصول مدیریت است؛ زیرا مدیر
بوسیله تقسیم کار میتواند به اصل کنترل و نظارت مبادرت کند و بدون تقسیم کار این
امر باطل است.
پس از دستهبندی کارها باید برای هر قسمت مسوولی را انتخاب و حدود اختیارات او را
مشخص کرد.
امام (ع) همچنین در وصیت به امام مجتبی (ع) میفرماید: «فرزندم! برای هر یک از
زیردستانت کاری تعیین کن تا اگر آن را انجام نداد او را مواخذه و بازپرسی کنی؛
زیرا این روش سزاوارتر است تا یکدیگر را وانگذارند.»
گروهی را نیز بایستی برای بازرسی همیشگی آنها
بگمارد تا همواره او را در جریان شیوه عملکرد آنها قرار دهند. امام در قسمتی از
سخنان گهربار خود خصوصیات لازم را جهت انتخاب این بازرسان، برای مالک اشتر میفرماید:
«بر آنها بازرسان و کنترلکنندگانی بگمار که به تو وفادار و راستگو باشند»
آیندهنگری:
امیر مومنان در این باره میفرماید: «آیندهنگری قبل از شروع کار تو را از پشیمانی
ایمن میسازد.»
امام جواد در موردتدبیر در امور میفرماید: «هر کس نداند کاری را از کجا آغاز کند،
از سرانجام رساندن آن در میماند.»
ایجاد رغبت:
اسلام تشویق نکردن نیکوکاران را به منزله تشویق خطاکاران میشمارند و این امر را
لازم میدانند، علی (ع) میفرماید: «هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت
مساوی باشند زیرا این کار سبب میشود که افراد نیکوکار در کارهایشان بیرغبت شوند
و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند و هر کدام از اینها را مطابق کارش پاداش
بده.»
و در جای دیگر میفرمایند: «خطاکار را به وسیله پاداش دادن به نیکوکار تنبیه کن.»
- ۹۴/۰۸/۲۰